احمد امیری در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ـ اظهار کرد: در زمینه شعر نو ما شاعران خوبی داریم اما آن قدر بازیهای زبانی در شعر نو زیاد شده که این
شعرها دیگر قابل ترجمه نیست و اگر هم ترجمه بشوند کیفیتی را که اصل شعر از آن برخوردار است را ندارد.
وی گفت: در واقع ما یا خودمان زبان شعر را سخت کردهایم یا زبان شعری سخت شده است. به همین دلیل میبینیم در عرصههای ادبی جهان شاعران نوپرداز ما جایی برای عرض اندام ندارند.
این شاعر افزود: ما هر چه تحت عنوان شعر قدم برمیداریم مربوط به شعر کلاسیکمان است. هر چند که ما شاعران خوبی در زمینه شعر نو داریم؛ بازی با واژگان خیلی زیاده شده است.
امیری توضیح داد: وقتی شاعر میخواهد تصویری را خلق کند با بازی واژگان این کار را انجام میدهد و تصویر را در بند یا بیت شعر نمیگنجاند. البته این کار اشتباه نیست اما مشکل کار در این است که مترجم هنگامی که قصد تغییر دادن بازی زبانی را دارد باید آن را به گونهای برای فردی با زبان بیگانه تغییر دهد که برای او قابل فهم باشد.
این نویسنده بیان کرد: گاهی اوقات شاعران از بعضی تکیه کلامها در شعرشان استفاده میکنند که اگر بخواهیم آنها را ترجمه کنیم فرد متوجه منظور و مفهوم آن نمیشود و باید سیر ایرانشناسی و جامعه ایران را طی کند و مورد مطالعه قرار دهد تا متوجه منظور شاعر شود.
وی گفت: از چهرههای شعر نو که شعرهای آنها ترجمه شده میتوان به شعرهای فروغ و بعد شعرهای شاملو و اخوان اشاره کرد. کسانی مثل شمش لنگرودی نیز هستند که ترجمه کارهای آنها با مشکل روبهرو نیست.
امیری خاطرنشان کرد: ما به دلیل انحرافات زبانی شعرمان شاعران بینالمللی نداریم. هر چند این انحرافات بد نیستند اما خوب هم نیستند زیرا باعث میشود در امر ترجمه شعر با مشکل روبهرو شود و به طور کل میتوان گفت ما در عرصه جهان قدر نیستیم.
او ادامه داد: بعد از این که نیما قالبها را شکست موجب شد تا شکل جدیدی در ادبیات به وجود آید و به نوعی باعث معرفی شاعران قدری نیز در این زمینه شد اما بعد از آن شاعران ما ناخودآگاه شعرهایشان را شخصی کردند و زبانشان هم شخصی شد. پس برای این که زبان آنها برگردانده شود نیاز به طی کردن پروسه تاریخی دارد تا متوجه شویم که شاعرچه گفته است.
وی در پایان اضافه کرد: اگر ما به شعرهای شاعران خارجی نگاهی کنیم میبینیم همان منظور و مفهوم در قالب تصویر و زبانی قابل فهم اما پیچیده به ما میرساند اما شاعران معاصر ما اکثر به پیچیدهگویی روی آوردهاند به طوری که برای دنیا قابلیت فهم ندارد.