از منظر یک شاعر: شعر از شعور انسان سرچشمه میگیرد و انسانیت وابسته به شعور است.
احمد امیری در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) در خوزستان خاطرنشان کرد: شعر ایران با عقبهای قدرمند در دنیای ادبیات ایستاده است و به رغم سکونی مطلق
که برای هر دوستدار ادبیاتی دردآور است شعر ایران بعد از نیما دچار تحولی عظیم شد و در خط اول این تغییر میتوانیم از شاعرانی چون شاملو، فروغ سهراب، اخوان و… نام برد.
او عنوان کرد: در حال حاضر چه؟ آیا این رکود زجرآور شایسته شعر ایران است؟ البته روی صحبت بنده آسیبشناسی شعر خوزستان است؛ هرچند شعر این استان تکهای از شعر ایران
است.
امیری بیان کرد: فرمگرایی، معناگریزی، خودباوری بیجا، شعرهای فصلی، نبود تحقیق و مطالعه و سادهانگاری کسانی که فکر میکنند شاعرند شعر ایران را در باتلاق فرو برده که اگر
گذشته با عظمتمان در ادبیات نبود تاکنون اثری از آن به جا نمانده بود.
این شاعر با اشاره به فرمگرایی و قایل بودن برخی به زبان شعری خاص خود اظهار کرد: اینها واژههای خندهداری است که در حال حاضر از دهان اکثر شاعران میشنوی؛ کسانی که به
جای عمیق شدن و در اعماق فرورفتن به سطح آمدهاند و بیشتر طنازی تبلیغاتی را مورد پسند قرار میدهند تا اصل شعر پارسی.
امیری تاکید کرد: متأسفانه شعر نیمابی برخلاف تمام محاسناش یک عیب کوچک دارد و این عیب شده بدبختی شعر ایران و آن دستوپاگیر نبودن قواعدش است که هر تازه واردی را به
این اشتباه میاندازد که شاعر است و همین شاعران عزیز برای خود زبان شعری تازه خلق میکنند و هر کدام به نحوی سعی دارند خود را در دنیای ادبیات متمایز نشان دهند اما کاش
میدانستند که ارایه فرم جدید از فرد شاعر نمیسازد بلکه محتوای شعر است که باعث پذیرفته شدن فرد به عنوان شاعر میشود.
وی درد دیگر شعر معاصر را نبود مطالعه نزد شاعران بیان کرد و گفت: ای کاش این عزیزان به گذشته نگاه میکردند و میدیدند شاعرانی چون نیما، فروغ، شاملو و دیگر موفقان این عرصه
به چند زبان زنده دنیا مسلط بودند و درباره ادبیات چندین کشور دنیا مطالعه میکردند.
امیری از تقلیدی بودن دفاتر اشعار شاعران امروزی ابراز تاسف کرد و ابراز داشت: این شاعران هر کدام از روی دست دیگری کپیبرداری فکری میکنند. معضل دیگر مشترک شعر ایران و
شعر خوزستان شعرهای فصلی است. با یک اتفاق یا رویداد به صورت گروهی همه اذهان به اصطلاح ادبی چرخش 360 درجهای به آن سو میکنند و به آن موضوع میپردازند.
او افزود: من در این بحث قصد ندارم این موضوع را القا کنم که شاعر باید به مسایل اطراف خود بیاعتنا باشد بلکه با تک وجهی شدن شعر مخالف هستم زیرا همین یک سویه شدن شعر
نسل جدید را گمراه میکند و آنها را از جریان فکری آزاد دور کرده و به طرف حرکتی هدایت شده میکشاند.
این شاعر ابراز امیدواری کرد که بزرگان کمی به خود تکان بدهند و ادبیات را چون ابزار در اختیار جریانها قرار ندهند و بیان کرد: آسیبی که بر پیکرهای شعر خوزستان، که خود پارهای از
ادبیات ایران است، وارد شده مواردی است در بالا ذکر انها رفت. البته نباید از شاعران بزرگ و آزاداندیش خوزستانی، که چون ستارگانی پرفروغ در شعر ایران میدرخشند، به سادگی
گذشت.