بهمنشیر :آبادان نیوز:احمد امیری در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: ناشران دولتی باید نگاهی عمومیتر به ادبیات و شعر داشته باشند چراکه به روند رشد ادبیات ما کمک میکند.
وی ادامه داد: ناشران دولتی نقش محوری را در معرفی شاعران ایفا میکنند و ناشران خصوصی با توجه به بازار کساد کتاب به ندرت پیش میآید دست به معرفی و چنین ریسکی بزنند.
او گفت: در معرفی ادبیات و شعر نقش ناشران خصوصی به خاطر ریسک آن کمرنگ است مگر این که شاعر خیلی شناخته شده باشد اما ناشران دولتی به خاطر این که از پشتوانه مالی و اعتبار برخوردار هستند جای نقد دارند چراکه دیده شده گزینشی کار میکنند و شایستهسالاری در کار آنها کمتر شده است.
این منتقد ادبی با اشاره به این که شاعران جوان بسیار خوبی وجود دارد خاطرنشان کرد: ناشران دولتی باید از نویسندگان و شاعران حمایت کنند اما اگر دقت کنیم میبینیم که فضا برای بعضی خیلی کم ایجاد میشود. در حالی که در برای بعضی دیگر بیشتر است.
وی توضیح داد: بعضی از شاعران و نویسندگان در سال چندین کتاب را به وسیله ناشران دولتی به چاپ میرسانند. در حالی که نویسندگانی هستند که ناشران دولتی اصلا طرف آنها نمیروند.
اميري اظهار کرد: اکثر شاعران نامدار معاصر از جمله سهراب سپهری، فروغ فرخزاد و… در سن ۶۰ یا ۷۰ سالگی که شناخته نشدند بلکه آنها در سنین پایین شناخته شدند و استعدادشان شکوفا شد. ناشران این شاعران را در جوانی شناسایی کردند و بعدها آنها به شاخههایی در ادبیات ما تبدیل شدند. اما وقتی امکان نشر را از بعضی شاعران جوان بگیریم و منتظر باشیم که اتفاقی در ادبیاتمان بیفتد آن اتفاق هرگز نمیافتد.
این منتقد ادبی گفت: در حال حاضر اکثر شاعران با هزینه خودشان کتاب به چاپ میرسانند که یا کتابها به فروش نمیرسند یا در گوشهای میمانند. در این حالت چهرهای از ادبیات ما معرفی نمیشود و ما فقط از جیب میخوریم. یعنی در ادبیات کلاسیک وابسته به حافظ، مولوی و… و در ادبیات معاصر نیز وابسته به نیما، شاملو، اخوان و… هستیم.
وی افزود: امروزه بحث فرهنگسازی بحث بسیار مهمی است. ناشران دولتی باید نگاه حمایتی را عمومیتر کنند. ناشران دولتی از امکانات خوبی مانند توزیع و تبلیغات بسیار خوب برخوردار هستند و فروششان خوب است چراکه کتابها را به ادارات دولتی میدهند و تامین اعتبار میشوند.
احمد اميری: شاعر امروز دارد از جيب میخورد
آبادان نیوز:احمد امیری در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: من چندین بار در جلسه شعرخوانی شرکت کرده و متوجه شدهام که تعریفها و تحلیلهایی که از شعر امروز در این جلسات میشود تحلیلهای درستی نیست و در این جلسات شعر به بیراهه میروند.
وی خاطرنشان كرد: فضایی که باید شعر داشته باشد فضايی کلی است. یعنی باید وقتی شعری سراییده میشود این شعر شاخصهایی را داشته باشد تا بتوانیم نام آن را شعر بگذاریم اما در حال حاضر برخي از کسانی که در عرصه شعر فعالیت میکنند معیارهای شعر ایرانی را به طور کلی فراموش کردهاند.
اميري، با تاكيد بر اين كه شعر باید در قالبهای خوب پیشرفت کند، يادآوری كرد: ما قبلاً شعر سپید داشتهایم و کسانی همچون شاملو، فروغ و غیره شعر سپید سرودهاند اما به طرز فجیعی که اكنون شعر سپید سروده میشود کسی دیگر رغبت به شعر خواندن ندارد.
اين شاعر تصريح كرد: محافل ادبی که برگزار میشوند شعر ما را منحرف میکنند. اگر بزرگان ما که در زمینه شعر فعال هستند وارد نشوند و نقد نکند شعر آن گونه که باید نمیشود. به قول معروف الان ما داریم از جیب میخوریم. یعنی فقط به شعرای کلاسیک و شعرای نورپردازی که در قید حیات نیستند و دیگر چیزی از آنها تولید نمیشود مینازیم.
او بیان کرد: شاعر را مردم شاعر میکنند نه محفلیها و کسانی که در جلسات ادبی هستند. اگر مردم به عنوان مثال دفتر شعر مرا بخرند مشخص میشود که من شاعر هستم چراكه نشان ميدهد مردم از این شعرها استفاده میکنند. وقتی کتابی در ۱۰۰۰ نسخه منتشر میشود ولی بعد میبینیم که حتی ۵۰ نسخه از آن فروش نرفته چه گونه باید نام صاحب كتاب را شاعر گذاشت؟
امیری خاطرنشان کرد: محفلیها و کسانی که در جلسات ادبی هستند با بهبه و چهچه گفتند و ادای پست مدرنها را در آوردن هنوز از کسی شاعر نساختهاند. امیدوارم که بزرگان و منتقدان خوبی که در زمینه شعر در حال فعالیت هستند وارد گود شوند و در جرايد، مطبوعات و سایتها صحبت کنند تا شاعران راهنمایی شوند.
این منتقد ادبی گفت: درست است که سالها باید بگذرد تا صاحب دلی پیدا شود اما ما هم باید فضا را مهیا کنیم تا صاحب دل و شاعر خوب پیدا شود. بزرگانی که الان در ادبیات ما هستند و سکوت کردهاند سکوت آنها خیانت به ادبیات است. امیدوارم این قضیه به وسیله استادان و صاحبان کلام حل شود و جوانان فعال در ادبیات امروز را راهنمایی کنند تا در این راه درست قدم بردارند.
وی، با اشاره به این که شعر و ادبیات ما در دنیا قابل قیاس با هیچ جای دیگر نیست، تصریح کرد: از گوته شاعر آلمانی پرسيدند که شعر ایرانی را در چه سطحی میبینید؟ او پاسخ داد: اگر تمام شعر دنیا یک گله اسب تیزرو باشد که در حال دویدن هستند شعر ایرانی اسبی است که صدها هزار کیلومتر از آنها جلوتر است و شعر دنیا هیچ گاه به آن نمیرسد. اما این نظر گوته مربوط به مقطعی است که در آن شعر کلاسیک ما سروده میشد.
اميری عنوان كرد: بعد از نیما که شعر نو را آورد و بعد از آتشی و غیره ما چه کسی را داریم که راه درستی را طی کند؟ امیدوارم که در این قضیه گامهاي درستی برداشته شود. گام صحیح برداشته نمیشود مگر این که بزرگان، صاحبان کلام و منتقدان ما در اين زمينه قلم بزنند.
احمد امیری: شعر كلاسیك میتواند پشتوانه خوبی برای نسل جدید باشد شعرهایی منتشر میشوند كه با روحیه شرقی ما سازگار نیست
بهمنشیر :آبادان نیوز:احمد امیری در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: یكی از معضلات شعر ما نبود موسیقی در شعر است. مثلا در شعر نیما یا شعر سپید شاملویی موسیقی در شعر هویدا است. به عبارتی شعر وزن و عروض و قافیه ندارد اما موسیقی خود را از موسیقی شعر كلاسیك وام گرفته است.
وی افزود: متاسفانه شاعران ما در حال حاضر شعر كلاسیك، كه عقبه شعر ما است، را كنار گذاشتهاند در حالی كه آنها زمانی میتوانند موفق شود كه از این عقبه و سرمایه استفاده كنند. متاسفانه در حال حاضر این كار را نمیكنند. در نتیجه شعرهایی منتشر میشوند كه با روحیه شرقی جامعه ما سازگار نیست. به همین دلیل است كه شعر خوانده نمیشود. شفیعی كدكنی در كتاب “موسیقی شعر” خود این مساله را فریاد زده است كه وقتی شعر موسیقی نداشته باشد به نثر تبدیل میشود.
او اظهار داشت: شاعر زمانی شاعر میشود كه مردم را در كنار خود داشته باشد و روشنفكران او را قبول كنند. متاسفانه شاعران ما زمانی فكر میكنند شاعر شدهاند كه هممحفلانشان به آنها آفرين بگویند! خوباوریهای بیجا یكی از عوامل این مساله است. نیما چارچوب شعر كلاسیك را شكست اما به خود شعر ضربه نزد و حتی از شعر كلاسیك وام گرفت اما بعد از نیما خیلیها میخواستند تاریخساز شوند و فرم جدیدی خلق كنند. به همین دلیل به انجام دادن كارهای بیمایه دست زدند.
اميري خاطرنشان كرد: ایجاد فرمهای بیپایه موجب شد تا ما مسیر اصلی شعر را گم كنیم. الان به اسم پست مدرنیسم شعر گفته میشود. در حالی كه مولفههای پست مدرنیسم در شعرها دیده نمیشود. شاعری كه بخواهد محصولی ارایه دهد نخست باید جاذبه اثر خود را مد نظر داشته باشد. وقتی از زیباییهای شعر فاصله بگیریم، به فرمزدگی دچار شویم و به تقلید روی آوریم مخاطب را از دست میدهیم. به همین دلیل است كه چند سالی شاعر سرشناسی در كشور نداریم و شاعران جوان هم گمراه میشوند.
وی یادآور شد: شعر ما در بعضی جاها به سمت بیراهه پیش میرود. متاسفانه شاعران قدیمی كه خوب كار میكردند سكوت اختیار كردهاند. این سكوت اختیار كردن باعث میشود كه آن دسته از افرادی كه مایه شعرگویی ندارند به عنوان مرجعی برای جوانان شناخته شوند و آن جوانان به بیراهه بروند.
این شاعر تاكید كرد: شعر كلاسیك ما میتواند پشتوانه خوبی برای نسل جدید شعر امروز فارسی باشد. قصد من عروض و قافیه نیست بلكه موسیقی شعر كلاسیك است. در شعر دهه ۷۰ بعد از مرگ منوچهر آتشی هیچ پیشرفتی نكردیم و علت این مساله همین خودباوریهای بیجا و خودنماییهایی است كه بعضیها انجام میدهند و باعث این معضل شده است.