احمد اميري در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) در خوزستان بيان كرد: مدتي است كه در جلسات شعر تخريب عقايد به صورت نامحسوسي رواج پيدا كرده و عدهاي كه اسم خود را شاعر گذاشتهاند به اين مساله روي آوردهاند.
وي افزود: بيشتر اين افراد كساني هستند كه با وجود اين كه جامعه آنها را نپذيرفته است اما به سمت و سويي رفتهاند كه بيديني و تخريب عقايد را افتخار ميدانند. اين افراد معتقدند كه اگر كسي نظريات ديني و مذهبي داشته باشد، فردي سنتي است و آن آدم مدرن يا پست مدرني كه خودشان فكر ميكنند، نيست. البته كه اين افراد اشتباه ميكنند چون اينها جامعهشناسان خوبي نيستند. اگر من شاعر بخواهم شعر بگويم بايد جامعه خودم را بشناسم و منطبق با روحيات جامعه شعر بگويم.
او اظهار كرد: اكثر جلسات شعر در حال حركت به سمت و سوي اين مسايل هستند. كمي اطلاعات و كمي درك مفاهيم ادبي و معنوي دليل اين بحث است. در بعضي جلسات شعري عملاً افرادي كه اعتقادات مذهبي دارند مورد تمسخر قرار ميگيرند و اين رفتارها تاثير بدي بر آنها گذاشته است. اين در حالي است كه يكي از نوگراترين شاعران در شعر كلاسيك ما مولانا بود و با وجود اين كه ديد او نسبت به مسايل ديني كاملاً با ديدهاي فعلي متفاوت بود اما باز هم مولانا به خدا ميرسيد.
اميري عنوان كرد: چرا جوامع ادبي كه جوامع روشنفكري ما هستند به صراحت به تخريب عقايد ميپردازند و به عقايد مردم كار دارند؟ اين شاعران با وجود اين كه ميدانند اين عقايد روشنفكرانه آنها مرده و مردم ما اينها را قبول ندارند باز هم در گذشته سير ميكنند. اين مباحث از معضلات شعري ما است چون باعث جدا شدن شعر از جامعه و عقيده ما ميشود.
اين شاعر تصريح كرد: چندين سال است كه شاعران ما از ايدههاي شاعران ديگر الگوبرداري ميكنند و ايده جديدي وارد شعر ما نشده است. من به وضوح چندين شاعر را ديدهام كه ايدههاي شاعران ديگر را با ظرافت خاصي تغيير ميدهند و وارد شعر خود ميكنند.
او تاكيد كرد: هر شاعر و به ويژه هر انساني بايد عقايد خود را داشته باشد و حق ندارد به مقدسات ديگران توهين كند. جامعه ايراني كه ذات خداپرستي دارد اين شعرها را نميپذيرد. شاعراني كه به تخريب عقايد ميپردازند يا از جايي هدايت ميشوند و يا اين كه ناخودآگاه براي اين كه ديده شوند اين كار را ميكنند. در حالي كه بزرگترين شاعران دنيا عقايد محكمي داشتند ولي متاسفانه درك ضعيف بعضي از اين شاعرنماها باعث ميشود بيخدايي به وجود آيد و وقتي بيخدايي به وجود آمد نااميدي هم به وجود خواهد آمد