یك شاعر معتقد است اگر موسیقی شعر كلاسیك را وارد ادبیات كنیم، اندیشه نو داشته باشیم، شاعران مطالعه كافی داشته باشند، سرقت اندیشه انجام ندهند و دست به ابتكارهای بیجا نزنند میتوانیم سرانجام خوبی برای شعر فارسی محقق كنیم.
احمد امیری در گفتوگو با ایسنا اظهار كرد: یكی از معضلات شعر ما نبود موسیقی در شعر است. مثلا در شعر نیما یا شعر سپید شاملویی موسیقی در شعر هویدا است. به عبارتی شعر وزن و عروض و قافیه ندارد اما موسیقی خود را از موسیقی شعر كلاسیك وام گرفته است.
او افزود: متاسفانه شاعران ما در حال حاضر شعر كلاسیك، كه عقبه شعر ما است، را كنار گذاشتهاند در حالی كه آنها زمانی میتوانند موفق شود كه از این عقبه و سرمایه استفاده كنند. متاسفانه در حال حاضر این كار را نمیكنند. در نتیجه شعرهایی منتشر میشوند كه با روحیه شرقی جامعه ما سازگار نیست. به همین دلیل است كه شعر خوانده نمیشود. شفیعی كدكنی در كتاب “موسیقی شعر” خود این مساله را فریاد زده است كه وقتی شعر موسیقی نداشته باشد به نثر تبدیل میشود.
وی اظهار داشت: شاعر زمانی شاعر میشود كه مردم را در كنار خود داشته باشد و روشنفكران او را قبول كنند. متاسفانه شاعران ما زمانی فكر میكنند شاعر شدهاند كه هممحفلانشان به آنها آفرين بگویند! خودباوریهای بیجا یكی از عوامل این مساله است. نیما چارچوب شعر كلاسیك را شكست اما به خود شعر ضربه نزد و حتی از شعر كلاسیك وام گرفت اما بعد از نیما خیلیها میخواستند تاریخساز شوند و فرم جدیدی خلق كنند. به همین دلیل به انجام دادن كارهای بیمایه دست زدند.
امیری خاطرنشان كرد: ایجاد فرمهای بیپایه موجب شد تا ما مسیر اصلی شعر را گم كنیم. الان به اسم پست مدرنیسم شعر گفته میشود. در حالی كه مولفههای پست مدرنیسم در شعرها دیده نمیشود. شاعری كه بخواهد محصولی ارایه دهد نخست باید جاذبه اثر خود را مد نظر داشته باشد. وقتی از زیباییهای شعر فاصله بگیریم، به فرمزدگی دچار شویم و به تقلید روی آوریم مخاطب را از دست میدهیم. به همین دلیل است كه چند سالی شاعر سرشناسی در كشور نداریم و شاعران جوان هم گمراه میشوند.
وی یادآور شد: شعر ما در بعضی جاها به سمت بیراهه پیش میرود. متاسفانه شاعران قدیمی كه خوب كار میكردند سكوت اختیار كردهاند. این سكوت اختیار كردن باعث میشود كه آن دسته از افرادی كه مایه شعرگویی ندارند به عنوان مرجعی برای جوانان شناخته شوند و آن جوانان به بیراهه بروند.
این شاعر تاكید كرد: شعر كلاسیك ما میتواند پشتوانه خوبی برای نسل جدید شعر امروز فارسی باشد. قصد من عروض و قافیه نیست بلكه موسیقی شعر كلاسیك است. در شعر دهه ۷۰ بعد از مرگ منوچهر آتشی هیچ پیشرفتی نكردیم و علت این مساله همین خودباوریهای بیجا و خودنماییهایی است كه بعضیها انجام میدهند و باعث این معضل شده است.