او عنوان كرد: در حال حاضر چه؟ آيا اين ركود زجرآور شايسته شعر ايران است؟ البته روي صحبت بنده آسيبشناسي شعر خوزستان است؛ هرچند شعر اين استان تكهاي از شعر ايران است.
اميري بيان كرد: فرمگرايي، معناگريزي، خودباوري بيجا، شعرهاي فصلي، نبود تحقيق و مطالعه و سادهانگاري كساني كه فكر ميكنند شاعرند شعر ايران را در باتلاق فرو برده كه اگر گذشته با عظمتمان در ادبيات نبود تاكنون اثري از آن به جا نمانده بود.
اين شاعر با اشاره به فرمگرايي و قايل بودن برخي به زبان شعري خاص خود اظهار كرد: اينها واژههاي خندهداري است كه در حال حاضر از دهان اكثر شاعران ميشنوي؛ كساني كه به جاي عميق شدن و در اعماق فرورفتن به سطح آمدهاند و بيشتر طنازي تبليغاتي را مورد پسند قرار ميدهند تا اصل شعر پارسي.
اميري تاكيد كرد: متأسفانه شعر نيمابي برخلاف تمام محاسناش يك عيب كوچك دارد و اين عيب شده بدبختي شعر ايران و آن دستوپاگير نبودن قواعدش است كه هر تازه واردي را به اين اشتباه مياندازد كه شاعر است و همين شاعران عزيز براي خود زبان شعري تازه خلق ميكنند و هر كدام به نحوي سعي دارند خود را در دنياي ادبيات متمايز نشان دهند اما كاش ميدانستند كه ارايه فرم جديد از فرد شاعر نميسازد بلكه محتواي شعر است كه باعث پذيرفته شدن فرد به عنوان شاعر ميشود.
وي درد ديگر شعر معاصر را نبود مطالعه نزد شاعران بيان كرد و گفت: اي كاش اين عزيزان به گذشته نگاه ميكردند و ميديدند شاعراني چون نيما، فروغ، شاملو و ديگر موفقان اين عرصه به چند زبان زنده دنيا مسلط بودند و درباره ادبيات چندين كشور دنيا مطالعه ميكردند.
اميري از تقليدي بودن دفاتر اشعار شاعران امروزي ابراز تاسف كرد و ابراز داشت: اين شاعران هر كدام از روي دست ديگري كپيبرداري فكري ميكنند. معضل ديگر مشترك شعر ايران و شعر خوزستان شعرهاي فصلي است. با يك اتفاق يا رويداد به صورت گروهي همه اذهان به اصطلاح ادبي چرخش 360 درجهاي به آن سو ميكنند و به آن موضوع ميپردازند.
او افزود: من در اين بحث قصد ندارم اين موضوع را القا كنم كه شاعر بايد به مسايل اطراف خود بياعتنا باشد بلكه با تك وجهي شدن شعر مخالف هستم زيرا همين يك سويه شدن شعر نسل جديد را گمراه ميكند و آنها را از جريان فكري آزاد دور كرده و به طرف حركتي هدايت شده ميكشاند.
اين شاعر ابراز اميدواري كرد كه بزرگان كمي به خود تكان بدهند و ادبيات را چون ابزار در اختيار جريانها قرار ندهند و بيان كرد: آسيبي كه بر پيكرهاي شعر خوزستان، كه خود پارهاي از ادبيات ايران است، وارد شده مواردي است در بالا ذكر انها رفت. البته نبايد از شاعران بزرگ و آزادانديش خوزستاني، كه چون ستارگاني پرفروغ در شعر ايران ميدرخشند، به سادگي گذشت.